فرهامفرهام، تا این لحظه: 10 سال و 1 ماه و 5 روز سن داره

برای شازده کوچولوم

من ماهی‌ام، نهنگم، عُمّانم آرزوست...

پاره ای وجودم

یک تکه از وجودم که جلوی چشمام رشد میکنی پاک و دست نخورده یک ارگان حیاتی مثل قلب ..یک آینه تمام نما از اعمالم...از زندگی یک مادر تمام وقت بودن رو انتخاب کردم تمام دقایقم از آن تو....تو بزرگ شو مرد شو و من کم کم به انتها برسم  به جایی برسم که وقتی میبینمت با خود زمزمه کنم :روزی آمد که من در تک تک سلول های تن تو جاودانه شدم وتو ادامه همه آنچه من نامیده شدم هستی... ...
30 خرداد 1395

دوسال و دوماهگی

سبزی چشم تو دریای خیال پلک بگشا که به چشمان تو دریابم باز مزرع سبز تمنایم را ای تو چشمانت سبز٬در من این سبزی هذیان از توست زندگی از تو ومرگم از توست   ...
4 خرداد 1395

دوساله شدنت مبارک

دوسال از اومدنت به آغوشم میگذره امشب دلم میخواست باهات خلوت کنم این تب لعنتی تو بهونه شد باهم تنها بمونیم تو شلوغیای سال نو امشبو تو بغلم باصدای نفسامون خوابیدی.دوسال پیش اولین شبی بود که وجودتو کنارم حس میکردم شاید این حال نابم بخاطر یکی شدن سالگرد مادرشدنمو روز مادر باشه.سالروز آمدنت هدیه ایست تا ابد که مادرشدنم را برایم یادآوری میکند. یه حال عجیبی دارم به خدا التماس کردم هیچوقت منو بواسطه تو امتحان نکنه خودش میدونه که چقدر ضعیفم.چقدر بنده بدی بودم و باتمام وجود ایمان دارم از لحظه اول بدون واسطه و دعا خودش بخاطر بزرگیش تورو تو وجودم هدیه گذاشت.مادر شدن برای من یه نقطه عطف بود که بعد ازاون نقطه زندگی منو به یه ور دیگه کشوند یجایی که تما...
18 فروردين 1395

باز هم مادرانه

بالاخره تصمیم گرفتم بند ناف دومیو که منو تورو بیست و دوماه بهم وصل کرده پاره کنم. نگرانم٬نگران اینکه دیگه نتونم از زاویه همیشگی به چشمات نگاه کنم ولی هرچی جلوتر میریم بیشتر عاشقت میشم وقتی میبینم قدکشیدنتو ...تشکر از خدا که منو واسطه اصلی این عشق کرد.   پینوشت:عکس سمت راست درشرف یکسالگی و سمت چپ همین پایان بیست و دوماهگی 😇 ...
13 بهمن 1394

بدون عنوان

قسمتی از بهشت را ببین.  بهشت اول : آغوش مادریست که با تمام وجود ، بغلت کرد و شیرت داد بهشت دوم : دستان پدریست که برای راه رفتنت ، با تو کودکی کرد  بهشت سوم : خواهر یا برادریست که برای ندیدن اشکهایت ، تمام اسباب بازیهایش را به تو داد بهشت چهارم : معلمی بود که برای دانستنت با تمام بزرگیش هم سنت شد تا یاد بگیری بهشت پنجم : عشقیست که هرلحظه تو را عاشقانه درآغوش میکشد و به تو ابراز عشق میکند.  بهشت ششم : دوستیست که روز ازدواجت در آغوشت کشید و چنان در آغوشش فشرد که انگار آخرین روز زندگیش را تجربه میکند  آری بهشت همین حوالیست ... مادرت را بنگر... پدرت را ببین ..  خواهر یا برادرت را حس کن ..  دوستت را به یاد بیاور... عش...
26 مرداد 1394